سامانه پيامك من
30002669000029
ما همه آيینهایم، تفاوت در زنگارهاست!
وقتی به دنیا پا گذاشتیم دلمان مثل آيینهای تمیز صاف و بینقص بود. یک لکه سیاه هم روی آن وجود نداشت. دنیا را همانطوری که بود میدیدیم با همه خوبیها و بدیهایش. اما کمی که بزرگتر شدیم برای اینکه بتوانیم با بقیه جامعه ارتباط برقرار کنیم اجازه دادیم تا زنگارها و لکهها روی آيینه جا خوش کنند و هر کدام گوشهای از آيینه را به خود بگیرند. از آن روز به بعد ما دیگر دنیا را آنچنان که واقعا بود نمیدیدیم بلکه طوری میدیدیم که زنگارها و لکهها اجازه میدادند.
به خاطر وجود و حضور این زنگارهای رنگ و وارنگ بود که یاد گرفتیم در مقابل خوبی بدی کنیم. تنفر را دوست داشته باشیم و بر سر کسی که آواز صلح و آشتی میخواند فریاد جنگ و دعوا راه بیندازیم. به خاطر این لکههای سیاه آيینه دلمان بود که عشق را با نیرنگ ترکیب کردیم و برای دروغ جامه زیبا بافتیم و اسم فریبکار را زرنگ و باهوش گذاشتیم. وگرنه آيینه که گناهی نداشت. هرچه را در او منعکس میشد، برمیگرداند. هنوز هم برمیگرداند. آيینه از جایش تکان نخورده است. همان طور مثل روز اول سر جایش در عمیقترین لایههای وجود ما محکم و استوار جای گرفته و تا آخر عمر همراه ما خواهد بود. آيینه هنوز عین روز اول با ماست، با این تفاوت که لایهای از لکه و آلودگی و زنگار بخشهای متفاوت آن را با ضخامتهای مختلف پوشانده است.
این زنگارها رفتنی هستند به شرط اینکه به یاد آيینه بیاوریم که نگاهش را از زنگار بردارد و به فراسوی آن بیفکند. زنگارهای نفرتانگیز تنفر و هولانگیز ترس و دلهره همگی به راحتی میروند اگر دوباره به آيینه دلمان درست دیدن دنیا را یاد دهیم.
باید یاد بگیریم که خوبیها را خوب بدانیم و بدیها را بد بشماریم. باید دوباره یاد بگیریم که از رفتارهای زشت و نادرست مثل دروغ و نیرنگ و خیانت بدمان بیاید و رفتارهای نیک و خوب و پسندیده را بپسندیم.
تنها با به یاد آوردن پاکی و صفا و صمیمیت کودکی است که میتوانیم این دنیای پر از زنگارهای بزرگ را دوباره پاک کنیم و آيینه دل خود را درست مانند آن ایام صاف و صیقلی سازیم. باید با دوستیها دوست شویم. با دشمنیها دشمن گردیم و بدی را بد شماریم و نیکی را نیک بداریم. باید با جنگ بجنگیم و با آشتی، آشتی کنیم. از تنفر متنفر شویم و عاشق عشق گردیم. باید خود واقعیمان شویم و همانی شویم که از روز اول متولد شدیم. آيینهای پاک و صاف و بدون هیچ زنگار چه سیاه چه طلایی. همه آدم بدهایی که در دور و برمان هستند با آدم خوبها هیچ فرقی ندارند. دل همه مثل آيینه پاک و شفاف است. تفاوتی اگر هست به خاطر زنگارهاست. بیايید به جای سنگ زدن به آيینهها زنگارها را نشانه بگیریم و دلهای آيینهای را دوباره به همه انسانها برگردانیم. این کار خیلی راحت است. زنگارها آمدهاند تا خوبیها را به چشم ما بد کنند و بدیها و زشتیها را نیک و زیبا جلوه دهند. برای پاک کردن زنگارها کافی است درست عمل کنیم و خوبیها را خوب بدانیم و بدیها را بد شماریم. به همین سادگی همه زنگارها میروند.
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان نادر باسمنجيو آدرس nader.talash.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.